برادران و خواهرانِ مؤمن و انقلابی!
امروز… روزِ آغاز است.
نه آغاز یک حزب، بلکه آغاز یک عهد!
عهدی با خدا، با مردم، و با خونِ شهدا.
امروز، «حزب تمدن نوین اسلامی» زاده میشود…
اما نه از دلِ قدرت، بلکه از دلِ مردم.
نه با سرمایهی زر و زور، بلکه با ایمان و اشک و امید.
بیایید بیپرده سخن بگوییم…
سالهاست که سیاست در این سرزمین، از معنا تهی شده است.
باندهای پنهان و غیرشفاف شکل گرفته اند، احزابِ بیریشه، قارچوار رشد کردهاند… نه برای خدمت کردن، برای سهم گرفتن!
اما ما آمدهایم تا این چرخه پوسیده را بشکنیم.
ما باند سیاسی نیستیم؛ ما نهضت عدالت و اخلاقیم.
ما آمدهایم تا ثابت کنیم کار حزبی، یعنی کارِ برای خدا، برای مردم، برای عدالت.
ما آمدهایم تا سیاست را دوباره مقدس کنیم.
ما حزبی نیستیم که در سایه قدرت رشد کرده باشیم.
ما از متنِ مردم برخاستهایم.
خانم بازنشستهای به ما پیام داده که از حقوق ۱۳ میلیون تومانیاش، یک میلیون تومان برای برگزاری این مراسم کمک کرده است.
من در برابرِ او احساس شرم میکنم…
من امروز در برابرِ همه شما میگویم:
ما امانتدارِ آن اعتمادیم.
و اگر لحظهای از راه حق منحرف شویم، این مردم، حق دارند ما را کنار بگذارند.
تاریخ، بار سنگینی بر دوش ما گذاشته است.
انقلاب اسلامی یکی از بزرگترین ایستگاههای تاریخِ بشر بود…
اما آیا آن آرمانِ بلند، امروز به عدالتِ واقعی انجامیده است؟
وقتی در دانشگاههای برتر ما، فرزندان کارگر و کشاورز جایی ندارند،
وقتی رانتخواران و متملقان بر گرده ملت سوارند،
وقتی سیاست تبدیل به تجارت شده،
ما حق نداریم سکوت کنیم!
ما آمدهایم تا عدالت سیاسی را احیا کنیم.
چون عدالت، از سیاست آغاز میشود.
وقتی سیاست در انحصار گروهی خاص است، هیچ عدالت اقتصادی و اجتماعی ممکن نیست.
ما آمده ایم تا بستر رشد و شکوفایی و خدمت رسانی تمام انسانهای مستعد این سرزمین باشیم.
امروز، در هر دو جناح – راست و چپ-
الیگارشیِ خطرناکی شکل گرفته است؛
الیگارشیِ قدرت و ثروت.
آنها انقلاب را به نردبانِ جاهطلبی خود بدل کردهاند.
اما ما… ما آمدهایم تا این بساط را برهم زنیم!
ما آمدهایم تا بگوییم:
انقلاب، ملکِ هیچ جناحی نیست!
انقلاب، متعلق به مردم است!
و ما، ملتی هستیم که زیر بارِ تبعیض، سر خم نکردند!
برادران و خواهران!
ما برای مقام نیامدهایم؛ ما برای نجات انقلاب آمدهایم.
هدفِ حزبِ «تمدن نوین اسلامی» صرفِ تصاحبِ مناصب و کرسیها نیست؛ هدفِ ما گفتمانسازی، کادرسازی و برنامهریزیِ ملی بر مبنای معارفِ انقلابِ اسلامی است. ما میخواهیم گفتمانِ انقلاب را بازسازی کنیم، نسلِ جدیدی از مدیران و مدیران میانی تربیت کنیم که ریشه در ایمان و علم دارند، و برای اداره کشور طرحها و برنامههای عملیاتیِ مبتنی بر ارزشها و رهنمودهای ولی فقیه تدارک ببینند. این، وظیفهای است فراتر از شعار -تعهدی است عملی و بلندمدت که هر گامِ حزبی باید در خدمتِ آن قرار گیرد.
و در این راه، به الگوی مردی نگاه میکنیم که خود، آیینهی خلوص و ولایتپذیری بود: سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی.
او فرمود: من آیتالله خامنهای را مظلوم و تنها میبینم.
علی تنهاست! اما نه در میان مردم، بلکه در میان کارگزارانش.
میان مردم باشرفی که خون در رگهایشان را هدیه به رهبری می دانند، علی تنها نیست. علی میان کارگزارانی تنهاست که پس از چند دهه مسئولیت، به جای پاسخگویی، مردم را دو دسته می کنند و می گویند ۱۰ درصد حزب الهی هستند و ۹۰ درصد می خواهند زندگی کنند.
نه جناب عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام! حزب الهی می خواهد همه مردم زندگی کنند. حزب الهی کسی است که برای زندگی با شرف و عزت همه ملت ایران، جان داده و خواهد داد. و همه ملت ایران پشتیبان حزب الهی هایی مانند سلیمانی و حاجی زاده هستند.
آری! علی در میان این رجال بی بصیرت تنهاست…
ما، با الهام از خون قاسم، قیام کردهایم تا به مظلومیت و تنهایی علی خاتمه دهیم.
ما آمدهایم تا منویاتِ بر زمینمانده مولایمان را محقق کنیم.
ما باور داریم که هر پیشرفتی در این انقلاب، نتیجهی عمل به سیاستهای ولی فقیه بوده
و هر عقبماندگیای که امروز داریم، از بیتوجهی به رهنمودهای ولایت سرچشمه گرفته است.
حزب تمدن نوین اسلامی،
حزبِ اطاعتِ آگاهانه است، نه تقلید کورکورانه؛
حزبِ ولایتمداریِ مجاهدانه است، نه شعارِ ظاهرسازانه.
ما مفتخریم که پیش از تولد رسمی، ۳۰ هزار نفر در سراسر کشور به ما پیوستهاند!
اما این آغاز راه است.
از امروز، هر عضو حزب تمدن نوین اسلامی باید یک رسانه، یک مبلغ و یک مجاهد سیاسی باشد.
هر روز، توسط هر کدام از شما، یک نفر تازه به این جمع باید اضافه شود.
این نه توصیه، بلکه تکلیف است!
درون تشکیلات ما، هیچکس مصون از نقد نیست.
مناصب، دائمی نیستند.
تمام تصمیمات مالی و تشکیلاتی باید شفاف باشد.
این حزب، حزبِ شفافیت است؛ حزبِ پاسخگویی است؛ حزبِ خدمت است.
و اما… سیاست خارجی.
ما اهلِ انزوا نیستیم،
اما اهلِ وادادگی هم نیستیم.
ما تعاملِ عزتمند میخواهیم، نه تسلیمِ ذلیلانه.
برجامِ خسارتبار، باید عبرت ما باشد.
کسانی که آن را بر ملت تحمیل کردند، باید پاسخگو باشند —
پاسخگو به خدا، به ملت، و به تاریخ!
جوانان مؤمنِ انقلابی!
آینده از آنِ شماست.
اگر نسلِ دیروز خسته شد، شما باید برخیزید.
اگر آرمانها غبار گرفتند، شما باید آنها را صیقل دهید.
اگر امید کمرنگ شد، شما باید آن را دوباره شعلهور کنید.
ما باور داریم – و با یقین میگوییم-
فرزندان سید علی خامنهای، انقلاب خمینی را نجات خواهند داد.
به من گفتند: «چرا حزب تشکیل میدهی؟ چرا به همان کار گفتمانی ادامه نمی دهی؟»
پاسخ من این است:
اگر قرار بود انقلاب با سخنرانی و موعظه پیروز شود،
خمینی کبیر در حوزه میماند، قیام نمیکرد!
اما او قیام کرد… حکومت ساخت… و ما نیز باید قیام کنیم!
برادران و خواهران عزیز!
از امروز، ما نه ناظر تاریخ که سازنده تاریخ خواهیم بود.
خدا شاهد است، ما برای قدرت نیامدهایم، برای تکلیف آمدهایم.
ما آمدهایم تا سیاست را تراز بندگی کنیم.
از امروز، هر کدام از شما، سنگی بر دوش دارید برای بنای تمدن نوین اسلامی.
راه طولانی است… سخت است… پرهزینه است…
اما نورانی است، مقدس است، و حتماً به پیروزی ختم خواهد شد.
به نام خدا،
به یاد شهدا،
به امید عدالت موعود…
اللهاکبر – خامنهای رهبر- درود بر مردمِ بیدار ایران!
درود بر عدالتخواهان! درود بر آزادیخواهان! درود بر فرزندان انقلاب اسلامی!



