در جهان کنونی که اندیشههای مادی و گفتمانهای لیبرالیسم و سوسیالیسم با چالشهای جدی و بنبستهای فکری مواجه شدهاند، طرح نظریه «تمدن نوین اسلامی» از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنهای (مدظله العالی)، نه صرفاً یک آرزوی سیاسی، بلکه یک ضرورت استراتژیک و یک گفتمان بدیل جهانی محسوب میشود. تمدن اسلامی، در تعریف فلسفی آن، به معنای هدیه کردن فضیلت و هدایت الهی به تمامی بشریت و ایجاد زمینه و بستر برای تشخیص مسیر صحیح زندگی و رشد تکاملی توسط خود انسانها و جوامع است. رهبر معظم انقلاب با توجه به ظرافتها و ظرفیتهای عظیم نهفته در جهان اسلام، شکلگیری و پیشرفت تمدن نوین اسلامی-ایرانی را امری محتوم و ضروری دانسته و بر این باورند که امت اسلامی باید با بهرهگیری حداکثری از دانش، خردمندی، تدبیر و بصیرت نافذ، این مسیر تمدنساز را پی بگیرد. ایشان در تبیین این مسیر، یک سیر تکاملی پنجمرحلهای را ترسیم میکنند که تمدن نوین، حلقه نهایی آن است. در این منظومه فکری، «تمدن» با «انقلاب» و «نظام اسلامی» متفاوت است.
مرحله اول انقلاب اسلامی است یعنی تحول بنیادین در نگرش و ساختار سیاسی کشور.
مرحله دوم: نظام اسلامی است به معنی تأسیس چارچوبهای حکومتی مانند قانون اساسی.
مرحله سوم دولت اسلامی است به معنی استقرار یک دولت کارآمد بر مبنای اصول اسلامی که هنوز به طور کامل محقق نشده است.
مرحله چهارم جامعه اسلامی است به معنای پیادهسازی سبک زندگی و ارزشهای اسلامی در تمامی شئون فردی و اجتماعی.
مرحله پنجم تمدن نوین اسلامی است به معنای دستاورد جهانی و ثمره نهایی این فرآیند، که با صدور معارف و ارزشها، بشریت را از انحطاط نجات میدهد.
از نگاه امام خامنهای (مدظله العالی)، برای ایجاد و اعتلای تمدن نوین اسلامی، دو عنصر اساسی حکم ستونهای اصلی را دارند که باید به صورت پیوسته و همزمان تقویت شوند. یکی تولید فکر، نظریهپردازی و طراحی الگوهای کارآمد است. این وجه تکیه بر عقلانیت، اجتهاد و نواندیشی دینی است. در این راستا، طراحی الگویی کارآمد و پرجاذبه برای اداره کشور بر اساس قانون اساسی و فقه حکومتی و همچنین ارائه الگوی حکومت اسلامی منطبق بر واقعیتهای متنوع کشورهای مسلمان، از ملزومات حیاتی است.
دومین عنصر اساسی در ایجاد تمدن نوین اسلامی تربیت انسانهای کارآمد و مجاهد است. کادرسازی مدیران، نخبگان و متخصصان مؤمن و انقلابی که قابلیت پیادهسازی و اجرای نظریهها را داشته باشند. این عنصر، ضامن تبدیل شدن اندیشه به عمل و جلوگیری از انفعال است. امت اسلامی علاوه بر ویژگیهای مشترک عقیدتی و وجود دشمن مشترک از منابع غنی مادی، جغرافیایی و انسانی برخوردار است. با وحدت اسلامی و تلاش مجاهدانه برای تحقق آن میتوان قدرت و هویت احیاشده را به نمایش گذاشت. تمدن نوین اسلامی ابعاد همه جانبهای را در بر میگیرد که مهمترین آنها عبارتند از علم و معرفت، اقتصاد مقاومتی، سیاست و اعتبار بینالمللی، سبک زندگی اسلامی، آرمانگرایی و واقعبینی. در این راستا شناسایی چالشها و موانع مانند تفرقه، نفوذ و ضعفهای مدیریتی و ارائه راهکارهای فائق آمدن بر آنها، به عنوان زمینههای شکلگیری امت واحده اسلامی، باید هوشمندانه و با تکیه بر اسلامیت، مردمسالاری و اصل نه ظالم بودن و نه مظلوم واقع شدن دنبال شود. انقلاب اسلامی ایران، به عنوان آغازگر تجدید حیات تمدن نوین اسلامی، با دارا بودن ظرفیتها، امکانات و استعدادهای داخلی فراوان و با عنایت به کمکها و امدادهای الهی، میتواند مسیر نیل به تحقق این هدف را هموار کند. کلید این حرکت، تبعیّت همهجانبه از رهبری دینی و حضور مستمر، با بصیرت و آگاهی عمومی در صحنههای انقلاب است. در سطح کلان، بهرهگیری از نخبگان، صاحبنظران و متخصصان متعهد یک ضرورت غیرقابل اغماض است. تشکیل اتاقهای فکر تخصصی و هماندیشیهای نظاممند، جهت تضارب آراء و دستیابی به نظریات منسجم و کارشناسی، وظیفه نخبگانی این راه است تا با عبور از سنگلاخهای عظیم مشکلات، مسیر دستیابی به حیات طیبه را بیش از پیش هموار سازند.
حکمران- شماره ۱۱