اقتصاد ایالات متحده امروز با بدهی ملی بیش از ۳۸ تریلیون دلار، کسریهای مزمن بودجه و تجارت، کاهش سهم دلار در تجارت جهانی و رشد حبابهای مالی مواجه است. اقدام ایالت فلوریدا در بهرسمیتشناختن طلا و نقره بهعنوان پول قانونی را میتوان نشانهای مهم از آغاز تغییرات بنیادین دانست. این مقاله با رویکرد آیندهپژوهی، وضعیت کنونی اقتصاد آمریکا را بررسی کرده و چند سناریوی محتمل شامل تداوم وضع موجود، ، کاهش ارزش واقعی بدهی با ابزار افزایش تورم، گذار به پول سخت و گذار به ارز دیجیتال با پشتوانه سخت را تحلیل میکند. نتایج نشان میدهد که پرداخت بدهیها عملاً غیرممکن است و گذار به یک نظام پولی جدید (سخت یا دیجیتال)محتملترین مسیر آینده خواهد بود. .ایالات متحده بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، همواره از دلار بهعنوان ابزار اصلی قدرت سیاسی و اقتصادی استفاده کرده است. اما بدهیهای فزاینده، کاهش سهم دلار در تجارت جهانی و رشد نابرابریها موجب شدهاند که آینده این هژمونی مورد تردید قرار گیرد.نسبت بدهی ملی به تولید ناخالص داخلی آمریکا به حدود ۱۳۰ درصد است. هزینه بهره بدهی یکی از بزرگترین اقلام بودجه شده . در حالیکه درآمدهای دولت، حتی کفاف پرداخت هزینه های جاری را ندارد و بنابراین بازپرداخت واقعی عملاً غیرممکن است. عدد ۱۳۰ درصد نشان میدهد که اگر فروضی غیر و اقعی را هم در نظر بگیریم از جمله اینکه دولت کسری بودجه نداشته باشد، نرخ بهره صفر باشد، تراز تجاری منفی از بین برود، جایگاه دلار در جهان حفظ شود ، رشد اقتصادی ۵ درصد باشد و تمام رشد ایجاد شده توسط دولت بعنوان مالیات به مالیات های کنونی اضافه شود، آنگاه نزدیک به یک ربع قرن زمان نیاز است تا امریکا بدهی اش را پرداخت کند.کسری تجاری مزمن، همراه با کاهش تدریجی سهم دلار در تجارت جهانی، از نشانههای تضعیف قدرت مالی آمریکا است. سیاست تعرفه ها و افزایش هزینه انرژی در اروپا که با هدف انتقال صنایع انرژی بر از اروپا به آمریکا دنبال میشود، مشخص نیست که تا چه حد موفق باشد خصوصا” اینکه در کوتاه مدت تاثیر آن بیشتر بر تورم داخلی آمریکا و تشدید رکود، ظاهر خواهد شد.رشد غیرواقعی بازار سهام و داراییهای تکنولوژی، یک حباب مالی ایجاد کرده است که سیاستهای جنگ و تنشزایی نیز دیگر توان پوشاندن آن را ندارند. سیاستهای دولت ترامپ، اقدام ایالت فلوریدا در پذیرش طلا و نقره بعنوان وسیله رسمی مبادله و رشد رمز ارزها، همگی نشانههای تضعیف دلار حتی در داخل ایلات متحده است. این روند نشاندهنده تسریع کاهش ارزش دلار و رشد قیمت طلا است . تغییراتی که وخامت أوضاع را بیش از آنچه بنظر میرسند ، عمیق و جدی نشان میدهد.در این شرایط چند سناریو پیش روی آمریکاست. سناریوی اول تداوم وضع موجود است.در این سناریو، بدهی و حبابها همچنان رشد میکنند و سقوط شدیدتر در آینده اجتنابناپذیر است. تضعیف دلار ادامه خواهد داشت و تضعیف تدریجی دلار ،یعنی عرضه بیشتر و بیشتر أوراق بدهی به بازار و خطر سقوط کل اقتصاد.
سناریوی دوم کاهش ارزش واقعی بدهی ها با تورم است.تورم بالاتر از نرخ بهره، ارزش واقعی بدهی را کاهش میدهد اما طبقات متوسط و ضعیف بازندگان اصلی خواهند بود . آثار این تورم وضعیت دلار در جهان را وخیم تر خواهد کرد و در کوتاه مدت نمیتواند به هدف مورد نظر برسد. تاثیر افزایش نقدینگی بر تورم ، تدریجی است. آمریکا نیاز به سقوط سریعتر ارزش دلار دارد.
سناریوی سوم گذار به پول سخت است.پذیرش طلا و نقره یا سبدی از داراییهای سخت بهعنوان پول رسمی میتواند بدهیهای گذشته را بیارزش کند و نظم جدیدی بنا کند. این روش یعنی جایگزینی چیز دیگری به جای دلار، همان روشی است که آمریکا توسط عوامل نفوذی خود در بخش سیاست گذاری اقتصادی در ایران، دنبال کرده است. در این روش با کاهش تقاضای پول ملی میتوان سقوط ارزش پول ملی را طراحی کرد. آنچه در فلوریدا آغاز شده و احتمالا” خیلی سریع به ایالات دیگر سرایت میکند، میتواند نشانه قوی از اجرای این سناریو بعنوان سیاست دولت آمریکا باشد. سناریویی که میتواند ارزش کنونی دلار را به شدت کاهش و ارزش جایگزین های آن از جمله طلا و … را بشدت افزایش دهد.
سناریوی چهارم گذار به ارز دیجیتال با پشتوانه سخت است.ایجاد واحد جدید پولی یا دیجیتال با پشتوانه طلا یا سبد کالا میتواند هم اعتماد عمومی را احیا کند و هم ابزار کنترل مالی دولت را افزایش دهد. اما نمیتواند تعهد دولت آمریکا در بازخرید بدهی ها را از بین ببرد.
در هر سناریو، حتی ادامه وضع موجود، هژمونی دلار تضعیف خواهد شد . لکن ادامه شرایط موجود علاوه بر کاهش هژمونی دلار، مشکل بدهی ها و تورم و … را در آمریکا برطرف نمیکند. با نا امیدی آمریکا از راه های مختلفی که طی پنج سال اخیر، برای رفع مشکلاتش آزموده (مثل ایجاد جنگ اوکراین، بازی تعرفه ها، ایجاد تنش های جهانی، حمله به ایران به امید افزایش شدید قیمت نفت، باج خواهی از متحدان و کشورهای وابسته و …) بنظر میرسد یکی از سناریوهای فوق، نظام مالی جهانی را به سمت چندقطبی شدن پیش خواهد برد و شاید بدون حضور پررنگ دلار.
در مجموع میتوان گفتپرداخت بدهیهای آمریکا در شرایط کنونی عملاً ناممکن است. اقدام فرماندارفلوریدا در پذیرش پول سخت را باید نشانهای از آغاز تغییرات دانست. محتملترین مسیر آینده، گذار به یک نظام پولی جدید مبتنی بر طلا یا ارز دیجیتال با پشتوانه سخت است که نظم مالی جهانی را دگرگون خواهد ساخت و این پایان سریع دلار کنونی آمریکاست.
منابع پیشنهادی
۱. Federal Reserve Economic Data (FRED)
۲. U.S. Treasury Debt Statistics
۳. IMF World Economic Outlook
۴. World Gold Council Reports
۵. Brookings & RAND Corporation Policy Papers