در برنامه آزاد فکری شریف آقایان علی مروی و محمد فاضلی درباره طرح جدید بنزینی دولت گفتگو کردند. آنها که هر دو معتقد به الگوهای نئولیبرالی در اقتصاد هستند، از منظری واحد به نقد این طرح دولت پرداختند. در این یادداشت علی نیکوکار با دیدگاهی متفاوت و خارج از مبانی نئولیبرالیسم به نقد دیدگاههای هر دو طرف این گفتگو میپردازد.
جناب مروی و فاضلی در برنامه آزاد طرح جهانی سازی انرژی و حذف ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه_پنهان_جعلی در اقتصاد پرداختند اما حاضر نشدند سخن مخالفان این طرح را بشوند! لذا مجبوریم در این فضا آن را نقد کنیم. بحث در مورد مصرف انرژی و چالشهای مرتبط با آن، بهویژه در کشوری مانند ایران که همزمان با افزایش جمعیت شهری و تعداد وسایل نقلیه روبهروست، پیچیدگیهای متعددی دارد. مروی و فاضلی در اینکه ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه پنهان در اقتصاد باید حذف شود اشتراک نظر دارند. اما هیچیک بهصورت جامع و کامل به ریشه مشکلات و راهحلهای عملی اشاره نمیکنند.
مروی می گوید مشکل ما عرضه نیست در حالیکه وقتی تقاضای انرژی زیاد می شود قاعدتاً باید عرضه را زیاد کرد، او میگوید دهان تقاضا در ایران زیاد است در حالی که مصرف ایرانیان کم است! چرا نباید با دو برابر شدن تعداد خودروها، عرضه بنزین افزایش یابد؟ حتی با بررسی دادههای سرانه مصرف، ایران در قیاس با بسیاری از کشورهای دیگر در سطح متوسط قرار میگیرد. مروی مدام می گوید مصرف انرژی ایرانیان بالا است اما هیچ آمار رسمی از سرانه مصرف در قیاس با دیگر کشورها نمیآورد.
فاضلی با مغالطه مصرف فصلی به جای سالانه، به اثر مصرف فصلی انرژی اشاره میکند و میگوید که افزایش نیاز به برق در خرداد ماه به دلیل استفاده بیشتر از کولرهای گازی به ۳۰ درصد زیاد می شود! در حالیکه سهم مصرف خانگی در طول سال کمتر از ۳۰ درصد از کل برق تولیدی کشور است! فاضلی از طرفی می گوید جهانی سازی انرژی موجب ورشکستی صنایع است از آن سو می گوید برای خانگی را زیاد کنید! او هیچ اشرافی در تفکیک بخش های مختلف مصرف انرژی در ایران نمی کند. فاضلی نمیگوید که جهانی سازی در بخشهای دیگر موجب کاهش تولید و ورشکستگی صنایع پایین دست شده و اساساً تولید دیگر نمیصرفد به همین دلیل حقوق فردی که در اسنپ کار میکند چندین برابر یک کارگر است فاضلی اشاره نمیکند که میلیونها نفر که در پیک و اسنپ کار میکنند محصول سرکوب سرکوب صنعت و از صرفه افتادن آن است فاضلی می گوید صنعتی شدن ایران تنها راه نجات است اما از آن سو میگوید قیمتها را برای صنایع جهانی کنید! با اینکه میداند قیمت انرژی و صنایع بالا دست کم یک پنجم قیمت واقعی است و اگر قرار باشد جهانی شود همه این صنایع ورشکست میشود.
مروی میگوید در طرح ما ۸۰ درصد انرژی صنایع با همان قیمت قبل به صنایع داده میشود که به تدریج کاهش مییابد و در بخش خانگی به هر کد ملی یک میزان استانداردی انرژی میدهیم و بیشتر از آن را باید بروند از بازار آزاد بخرند همچنین برای کاهش مصرف لوازم خانگی و صنایع تسهیلات به خانوادهها و صنایع میدهیم اما نمیگوید چرا قبل از اجرای این طرح به مردم تسهیلات نمیدهید تا ابتدا مصرف را کاهش دهند این در حالی است که میدانیم مصرف انرژی در ایران به نسبت دیگر کشورها پایین است و اساساً در بخش خانگی ۷۰ درصد مردم کمتر از ۱۰ درصد کل انرژی را مصرف میکنند مروی بدون اینکه اشاره کند ورود جمعیت به شهرهای بزرگ نه به دلیل بنزین ارزان بلکه به دلیل بیکاری و نبودن کار در آن شهرهاست میگوید اگر ما بنزین را گران بکنیم بخش عظیمی است این جمعیت به شهرهای خود باز میگردد. مروی می گوید برای کاهش مصرف انرژی با افزایش قیمتها دولت تسهیلاتی به خانوارها و صنایع می دهد تا لوازم خود را کم مصرف کند اما نمی گوید چرا همین حالا قبل از گرانی این کار را نمی کند و وعده سر خرمن می دهد؟، مروی می گوید دولت باید سهمیه معینی برای خانوارها تخصیص دهد اگر خانواری مازاد بر آن مصرف کرد برود به قیمت واقعی جهانی بخرد! قیمتی که معلوم نیست با عرضه و تقاضا کجا بایستد؟! او معتقد است افزایش قیمتها خودبهخود باعث تغییر رفتار مصرفکنندگان خواهد شد، اما این استدلال آشکارا تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی را بر مصرف نادیده میگیرد. ۷۰ درصد مصرف بخش خانگی زیر استاندارد است! و اساساً سهم ۷۰ مردم از کل انرژی کشور زیر ۱۰ درصد است که بخواهید آن را باز کاهش دهید!.
فاضلی با مغالطهای میگوید کارگر در ایران نمیتواند ۳ کیلو گوشت بخرد اما میتواند ۱۰ هزار لیتر بنزین بخرد این در حالی است که با همین حداقل حقوق کارگر در آمریکا بیشتر از یک کارگر ایرانی میتواند بنزین بخرد فاضلی به جای اینکه بگوید قیمت گوشت انقدر زیاد شده دیگر توانش خریدش نیست! میگوید قیمت بنزین خیلی ارزان است و باید آن را جهانی کرد! یعنی نمی گوید چرا گوشت اینقدر گران شده که کارگر توان خریدش را ندارد؟ راه حلش آن است که بنزین هم باید مثل گوشت شود.
در ادامه مروی اشاره میکند که یک میزانی از انرژی برای بخشهای عمومی و دولتی را تعیین میکنیم و در بودجه میآوریم و اگر کارمندان آنها از این میزان صرفهجویی کردند آن را به آنها به عنوان درآمد و پاداش به خود سازمان میدهیم اما اگر بیشتر از آن مصرف کردند آنها را جریمه می کنیم! مروی ادعا میکند که دمای زمستان و تابستان در ایران به نسبت کشورهای اروپایی ۵ درجه اختلاف دارد و این به دلیل پرمصرفی مردم ایران است در حالی که همه ما میدانیم که در منازل و در بیشتر روستاها گرمای داخل خانه طوری است که همه مجبورند لباس گرم بپوشند این دوستان زندگی شخصی خود را به کل جامعه تامین میدهند به همین دلیل میگویند رفتار مردم پر مصرف است. مروی نتیجه می گیرد که ما بدون تجهیزات میتوانیم مصرف انرژی را ۲۰ درصد کاهش دهیم اگر این ادعا درست است بیایید ابتدا با همین روش ۲۰ درصد کاهش دهید! در ضمن اگر امکان واردات فناوری است پس ابتدا بخش غیر خانگی را گران کنید و صنایع خصولتی را بهینه کنید و مصرف ۷۰ درصدی انرژی در آن بخش را کاهش دهید اگر جواب داد به سراغ بخش خانگی بیایید! مروی مدام میگوید مردم مالک انرژی میشوند در حالی که مردم باید بدانند آنها فقط بخش خانگی را آن هم به یک میزان بسیار کم به آنها به عنوان سهمیه خواهند داد و مصرف بیش از آن را به نرخ جهانی باید بخرند.
فاضلی دوباره یک مثال از زندگی شخصی خود را به کل جامعه تامین میدهد او میگوید مردم کولر گازی را روی ۱۸ درجه میگذارند! او می داند که جهانی کردن قیمت انرژی صنایع بزرگ باعث ورشکستگی آنها میشود و مدام آن را تکرار میکند اما مروی می گوید ۸۰ درصد انرژی آنها یارانه ای است! یعنی این طرح در عمل فقط به ضرر بخش خانگی است وگرنه بخش های دیگر با همان نرخ قبل انرژی را می گیرند.
مروی تلاش میکند وضعیت موجود را یک بنبست بداند که ما هیچ راهی غیر از گرانسازی و جهانی کردن آن نداریم این در حالی است که اساساً تقاضای انرژی در ایران به نسبت کشورهای دیگر کم است و ۳۰ درصد از این انرژی هدر و تلفات دارد او ادعا میکند که انرژی صنایع بزرگ جهانی شده است این در حالی است که برق گاز آب دیگر موارد در شرکتهای فولادی و پتروشیمی به یک پنجم قیمت صادراتی است مروی هیچگاه نمیگوید صادرات گاز ما به قیمت ۳۰ سنت است آیا از شرکتهای پتروشیمی و فولادی قیمت گاز را ما ۳۰ سنت میگیریم؟ نکته جالب دیگر اینکه مروی میداند افزایش قیمتها موجب اعتراضات فراوان و کشته شدن هزاران نفر از ایرانیان خواهد شد اما او میگوید اگر ما امروز این هزاران نفر را نکشیم ممکن است در آینده به دلیل ناترازی و کمبود انرژی مجبور شویم صدها هزار نفر را بکشیم لذا بهتر است به جای آن امروز هزار نفر را بکشیم نه صد هزار نفر! این استدلال در نوع خودش خیلی جالب است. مسئله دیگری که توسط مروی مطرح شده این است که معتقد است افزایش قیمت سوخت یا انرژی، افراد را تشویق به بازگشت به شهرهای کوچک میکند، اما این فرض نیز ارتباط اندک با علت واقعی مهاجرت گسترده مردم از روستاها و شهرهای کوچک دارد که اغلب به دلیل نبود فرصتهای شغلی است و نه صرفاً قیمت سوخت پایین! مروی نمی گوید با جهانی سازی مواد اولیه تولید صنایع پایین دست از شهرهای کوچک از صرفه خارج شد و مردم به سمت مشاغل کاذب رفتند! اما دلیل آن را ارزانی بنزین می داند! در واقع مروی همین آب باریکه درآمدی که مردم به دلیل عدم شغل دارند را هم از آنها می گیرد بدون اینکه جایگزین دیگری بدهد. نکته جالب دیگر اینکه مروی میداند افزایش قیمتها موجب اعتراضات فراوان و کشته شدن هزاران نفر از ایرانیان خواهد شد اما او میگوید اگر ما امروز این هزاران نفر را نکشیم ممکن است در آینده به دلیل ناترازی و کمبود انرژی مجبور شویم صدها هزار نفر را بکشیم لذا بهتر است به جای آن امروز هزار نفر را بکشیم نه صد هزار نفر! این استدلال در نوع خودش خیلی جالب است.
فاضلی میگوید ما نیاز به یک قرارداد اجتماعی داریم تا انرژی را به نرخ جهانی برسانیم یعنی بیایم انرژی را جهانی میکنیم اما از آن سو آزادیهای فرهنگی و اجتماعی و برهنگی و آزادی اینترنت و تمام کردن فیلترینگ را به مردم بدهیم با این روش طبقه متوسط و مدرن در مقابل طبقه ضعیف خواهند ایستاد نکته جالب دیگر اینکه پازلین میگویند ما اهل گفتگو هستیم اما هیچگاه حاضر نشد سخن مخالفان این طرح را بشنود و مدام در این برنامه از آنها با طعنه و کینه یاد کرد.
در پایان لازم است اشاره کنم که بیش از ۷۰درصد مصرف انرژی مربوط به بخشهای غیر خانگی است و کل مصرف خانگی از انرژی کشور زیر ۳۰ درصد است که در همین بخش خانگی هم ۷۰ درصد مردم مطابق استاندارد مصرف میکنند لذا سهم آنها از کل انرژی کشور کمتر از ۱۰درصد است! همانطور که میدانید صنایع بزرگ یک پنجم قیمت جهانی انرژی را پرداخت میکند در بخش خانگی نیز قیمت ها به صورت پلکانی افزایش یافته و پرمصرف ها را جریمه می شوند و در بخش عمومی و دولتی نیز به راحتی میتواند دستگاههایی که مصرف نرمالی ندارند را جریمه کنند بدون اینکه بخواهند این طرح با این مختصات را بر کل جامعه تحمیل کند و هزاران هزار ایرانی را بکشند و میلیونها خانوار ایرانی را به زیر خط فقر ببرند. جالب اینکه در انتها مروی می گوید این طرح بدون ثبات نرخ ارز ممکن نیست! لذا من رفتم به سراغ سیاست های ارزی چون از لوازم اجرای آن است! در پایان این نکته به جناب مروی می گوییم که گفتند جریان گفتمان ملی اقتصاد یا دلارزدایی گوش به فرمان حاکمیت است! اگر حاکمیت از این طرح دفاع کند آنها سکوت می کنند! بدانید تحت هیچ شرایطی سکوت نخواهیم کرد! هیچ شرایطی…
حکمران- شماره ۱۳